ღALONE LOVERღ
❤عاشقانه ترین وبلاگ تقدیم به عاشقان واقعی❤
می دانم نمی شود آن قدر در فکرش هستی که همه لحظه هایت را با او شریک شدی اما این جسم خسته این قلب شکسته این احساس مرده گاهی احتیاج دارد فقط در گیر خودش باشد پس به افتخار لحظه هایی فقط برای خودت******** خودت را تصور کن بی "او" شاید بفهمی چی کشیدم بی "تو" هنوز هم مرا به جان "تو" قسم می دهند.... می بینی،تنها من نیستم که رفتنت را باور نمی کنم ....!! چوبی به استینم کرد روزگار.....! که معنای سکوت تلخ مترسک را الان میفهمم.. حرفهایم را تعبیر میکنی سکوتم را تفسیر دیروزم را فراموش فردایم را پیشگویی به نبودنم مشکوکی در بودنم مردد از هیچ گلایه میسازی از همه چیز بهانه.... من کجای این نمایشم؟؟؟؟؟؟؟؟ من خوشبختی نمیخواهم.... من تو را میخواهم.... .....همین را پرسیدم فرهاد از شیرین چه خبر؟؟؟ گفت" اهسته تر...!!! لیلی با من است....!!! خیلی مواظب باش!!! اگه باشنیدن صداش دلت لرزید… اگه از بدی هاش فرار نکردی و موندی… دیگه تمومه…!!! اون شده همه ی دنیـــــــــــــــــــات مهـــــ ـــــ ــــم نـیـســــــــ ـتــ ایــن در بــﮧ کــدامـ پاشنــــــ ــــﮧـ مــےچرخـــــــــ ـد . . ، ای کاش بودی می دیدی تو، تلخی طعم سیگارم را به شیرینی طعم اغوش دیگری ترجیح دادم . . . با سیگار کشیدن کسی مرد نشد ولی با نامردی خیلی ها سیگاری شدن . . . !!! تا حالا چوب دلت رو خوردی!؟ خیلی درد داره خیلی . . . خدایا به روزگارت بگو ترک تحصیل کردم دیگه امتحانم نکنه! سیاهی لب هایم از سیگار نیست.....! سیاه پوش هزار حرف نگفته اس......!! ترسم از شبیست که بیدار شوم، خاطراتت هجوم بیاورند و پاکت سیگار خالی باشد!! می گویند دل به دل راه دارد ... پس چرا؟ چرا وقتی دلم را شکستی ....! دلت نشکست؟ گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود ......... هی.. هنوز هم مرا به جان"تو" قسم می دهند ... می بینی،تنها من نیستم که رفتنت را باور نمی کنم ...!!! حالا حرفهایمان بماند برای بعد دلخوری هایمان.... دلتنگی هایمان..... و تمام اشکهای من .... با او چگونه می گذرد که با من نمی گذشت؟؟ کاش بودنها را قدر بدانیم به خدا قسم نبودنها همین نزدیکی هاست .... من دیوانه ان لحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی و محکم در اغوشم بگیری شیطنت وار ببوسیم و من نگذارم! عشق من، بوسه با لجبازی ،بیشتر می چسبد! دلم اغوش می خواهد ... نه مرد نه زن ... خدایا به زمین نمی ایی؟؟؟ سکوت می کنم ، اما فقط به یک دلیل: حال و روزم بی تو دیدنیست،نه گفتنی. تمام روز های که سرگمیت بودم، زندگیم بودی! بی معرفت ...
این گونه است پایان او را به خودش میرسانی و خودت سرگردان می مانی ...
این روز ها "بغض" دارم ! "گریه" دارم! تا دلت بخواهد ... "اه" دارم ...! ولی "بازیگر" خوبی شده ام ... میخندم ...
این شعر ها بروند به جهنم ... نزدیکتر بیا انقد که گرمی نفست دیوانه ام کند! انقد نزدیک که قلبت زیر سرم دست و پا بزند ...! ادم زود باوری هستم اما هیچگاه نبودنت را باور نکردم .... به زخم هایم می نگری درد ندارند دیگر روزی که رفتی مرگ تمام درد هایم را با خودش برد! مرده ها درد نمی کشند حرف اخرم این است: برنگرد دیگر !!!! زنده ام نکن .... دیگر بتو فکر نمیکنم . . . گناه است . . . چشم داشتن به مال غریبه ها . . . !!! حکایت رفاقت من با تو حکایت"قهوه" ایست که امروز به یاد تو تلخ تلخ نوشیدم ... که با هر جرعه اش بسیار اندیشیدم این طعم قهوه را دوست دارم یا نه؟! و انقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن که انتظار تموم شدنش را نداشتم! و تمام که شد فهمیدم باز هم قهوه می خواهم ....حتی تلخ تلخ!!!!
مهم تویــــــــ ــــے . .
کــﮧ نــﮧ مــ ے آیـــــ ــے، نــﮧ مــــــ ــــــ ــے روـے . . .!